English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
premolar U مربوط بدندانهای اسیاب کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
premolar U دندان اسیاب کوچک
vestibular U مربوط به اتاق کوچک
fitcall finding U پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
water mill U اسیاب
milldam U سر اسیاب
milling U اسیاب
mill U اسیاب
millrace U اب اسیاب
mill race U اب اسیاب
mills U اسیاب
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
grinders U دندان اسیاب
to grind into flour U اسیاب کردن
triturator U اسیاب کننده
flier U پره اسیاب
grinder U دندان اسیاب
millstones U سنگ اسیاب
millstone U سنگ اسیاب
milldam U بند اسیاب
molar tooth U دندان اسیاب
mealmen U کارگر اسیاب
molar U دندان اسیاب
head race U تنوره اسیاب
ball mill U اسیاب ساچمهای
hand mill U اسیاب دستی
windmills U اسیاب بادی
windmill U اسیاب بادی
mill dam U بند اسیاب
gristmill U اسیاب غلات
millrace U جوی اسیاب
fliers U پره اسیاب
flyer U پره اسیاب
flyers U پره اسیاب
mill wright U اسیاب ساز
jaw tooth U دندان اسیاب
mills U اسیاب کردن
grindstone U سنگ اسیاب
cheek tooth U اسیاب کننده
mill U اسیاب کردن
millwright U اسیاب ساز
sectorial U دندان اسیاب
mill race U جوی اسیاب
quern U اسیاب دستی
edge mill U اسیاب غلطکی
grindstones U سنگ اسیاب
water mill U اسیاب ابی
headrace U تنوره اسیاب
paddy U برنج اسیاب نکرده
paddies U برنج اسیاب نکرده
mill circle U چرخ اسیاب ژیمناستیک
stamping mill U اسیاب سنگ کوبی
mill wheel U چرخ یا پره اسیاب
grit U اسیاب کردن ازردن
gritted U اسیاب کردن ازردن
gritting U اسیاب کردن ازردن
stamp mill U اسیاب سنگ کوبی
grind U اسیاب کردن خردکردن
grinds U اسیاب کردن خردکردن
milling U عمل اسیاب کردن
flume U ناودان جوی اسیاب
grinder U سنگ رویی اسیاب
mills U کارخانه اسیاب کردن
tubercle U برامدگی دندان اسیاب
mill U کارخانه اسیاب کردن
vane of windmill U پره اسیاب بادی
nether millstone U سنگ زیرین اسیاب
grinders U سنگ رویی اسیاب
grist U عمل اسیاب کردن
sail arm U پره اسیاب بادی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
windmill U هر چیزی شبیه اسیاب بادی
windmills U هر چیزی شبیه اسیاب بادی
grinds U اسیاب شدن سخت کارکردن
grind U اسیاب شدن سخت کارکردن
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
crazing mill U اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
wheat germ U گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
zinjanthropus U شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
mill U نورد کردن فرز کردن اسیاب
mills U نورد کردن فرز کردن اسیاب
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
davit U جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
germane U مربوط
curatorial U مربوط به
pertinenet U مربوط
caprine U مربوط به بز
irrelevant U نا مربوط
lineal U مربوط به خط
hydraulic U مربوط به اب
pertinent U مربوط
pertinent U مربوط به
as for U مربوط به
correspondent U مربوط به
correspondents U مربوط به
apposite U مربوط
for U مربوط به
coherent U مربوط
proper U مربوط
eight bit system U مربوط به یک
affined U مربوط
related U مربوط
condequent U مربوط
coordinate U مربوط
cretaceous U مربوط به گچ
vespertinal U مربوط به شب
relevant U مربوط
pertaining U مربوط به
pyrotechnic U مربوط به فن اتشبازی
villatic U مربوط به دهکده
chromic U مربوط به کرومیوم
vindicative U مربوط به توجیه
treats U مربوط بودن به
occupational U مربوط به شغل
dictatorial U مربوط به دیکتاتور
versicular U مربوط به ایات
quadrantal U مربوط به تراز
American U مربوط بامریکا
tutorials U مربوط به قیمومت
Americans U مربوط بامریکا
vespertine U مربوط به شب شبانه
tutorial U مربوط به قیمومت
pyric U مربوط به سوختن
chromatic U مربوط به رنگها
histrionic U مربوط به نمایش
outbound U مربوط به خارج
dependent U مربوط محتاج
sensorimotor U مربوط به حس حرکت
avuncular U مربوط بدایی
concern U مربوط بودن به
capitular U مربوط بفصل
fractional U مربوط به بخشها
fractional U مربوط به بخشهایی
britannic U مربوط به بریتانیا
brumal U مربوط به زمستان
thallous U مربوط به تالیوم
textuary U مربوط به متن
caloric U مربوط به کالری
calligraphic U مربوط به خطاطی
superciliary U مربوط به ابرو
photo- U مربوط به نور
c U مربوط به کامپیوتر
synergistic U مربوط به همکاری
cerebellar U مربوط به مخچه
nasal U مربوط به بینی
narcotic U مربوط به موادمخدره
circumstantial U مربوط به موقعیت
shipboard U مربوط به ناو
typographic U مربوط به چاپ
to the point U مربوط بموضوع
substantival U مربوط به اسم
baronial U مربوط به بارون
ovarian U مربوط به تخمدان
thermal U مربوط به گرما
nautical U مربوط به کشتیرانی
to have connexion with U مربوط بودن با
to be in rapport U مربوط بودن
to be U مربوط باینده
concerns U مربوط بودن به
treat U مربوط بودن به
treated U مربوط بودن به
testamentary U مربوط به وصیتنامه
hydropic U مربوط به استسقاء
thematic U مربوط بموضوع
climatic U مربوط به اب وهوا
operatic U مربوط به اپرا
communist U مربوط به کمونیسم
communists U مربوط به کمونیسم
genethliac U مربوط به طالع
garlicky U مربوط به سیر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com